دربارۀ بحران اقتصادی امریکا |
||
لئون تروتسکی (۱۹۳۲) برگردان: آرام نوبخت بحران کنونی ایالات متحدۀ امریکا، این قدرقدرت ترین کشور سرمایه داری جهانی، پرده از تناقضات اجتماعی وحشتناکی برداشته است. پس از دوره ای رفاه بی سابقه که همچون نمایش آتش بازی میلیون ها و میلیاردها نفر را در کلّ دنیا خیره کرده بود، ایالات متحده ناگهان قدم به دورۀ بیکاری میلیون ها انسان، دوره ای از فقر هراسناک و فلاکت زیستی کارگران گذاشت. یک آشوب اجتماعی با چنین ابعاد پرهیبتی، بی تردید ردّ پایی به سوی تحول سیاسی کشور بر جای می گذارد. هنوز- و حداقل از فاصلۀ دور- به سختی می توان تعیین کرد که درست در این لحظه رادیکالیزه شدن توده های کارگر امریکا چگونه می تواند باشد. می توانیم فرض کنیم که توده ها خود با وقوع بحران فاجعه بار اقتصادی غالفگیر شده اند؛ بیکاری یا هراس از بیکاری آن ها را سردرگم و مصیبت زده کرده است؛ و این که هنوز فرصت نداشته اند ابتدایی ترین نتایج را از این مصیبتی که بر سرشان آوار شده است بگیرند. زمان می برد. اما این نتایج سر خواهند رسید. بحران اقتصادی فراگیر که خصلتی اجتماعی به خود گرفته، ناگزیر به بحران آگاهی سیاسی طبقۀ کارگر امریکا مبدل خواهد شد. این امکان بسیار است که رادیکالیزه شدن انقلابی بخش های گسترده ای از طبقۀ کارگر، نه در دورۀ اوج کسادی اقتصاد، که برعکس در زمان بازگشت به فعالیت جدید و رونق جدید آن رخ دهد. به محض بروز علائم اولیۀ تغییر جهت وضعیت اقتصادی، می توانیم جا به جایی و جایگشت گروه های مهمی از احزاب و تلاش های جدید را برای شکلدهی به یک حزب سوم و غیره انتظار داشته باشیم. جنبش اتحادیه های کارگری احساس خواهند کرد که باید خود را از شرّ اِعمال نفوذ بروکراسی فرومایۀ «فدراسیون کارگری امریکا» رها سازند. در عین حال، فرصت های بی حدّ و حصری به روی کمونیسم گشوده خواهند شد. امریکا در گذشته بیش از یک بار شاهد انفجارهای خشونت بار جنبش های توده ای انقلابی یا شِبه انقلابی بوده است. هر بار این جنبش ها به سرعت خفه شدند، یا به این خاطر که امریکا وارد فاز جدیدی از رونق اقتصادی شد یا به این دلیل که ویژگی جنبش های صورت گرفته در عصر یک امپریالیسم مبتذل، فقدان کامل تئوری بود. اکنون هیچ چیز از این دو وضعیت باقی نیست. بهبود حیات اقتصادی (که از پیش نباید ناممکن دانست) ناگزیر نه بر «تعادل» داخلی، بلکه بر هرج و مرج کنونی دنیای سرمایه داری استوار خواهد بود. سرمایه داری امریکا قدم به برهه ای از امپریالیسم هیولاوار گذاشته است، برهۀ افزایش بی وقفۀ تسلیحات و مداخلات نظامی در امور کلّ دنیا و تنازعات نظامی و همه نوع آشوب. از سوی دیگر، توده های پرولتر امریکا که رادیکالیزه می شوند، به جای آنچه بدان خو گرفته بودند (ملغمه ای از تجربه گرایی و عرفان و شارلاتانیسم)، یک آموزۀ علمی که با رویدادها همخوانی داشته باشند در اختیار دارند (یا به به عبارت دقیق تر می توانند داشته باشند، مشروط به وجود یک خط سیاسی صحیح). چنین دگرگونی های رادیکالی به ما امکان می دهد که با قطعیت پیش بینی کنیم که تغییرِ اجتناب ناپذیر و نسبتاً نزدیک در آگاهی انقلابی پرولتاریای امریکا دیگر نه صرفاً یک «درخشش گذرا» که به سادگی خاموش شود، بلکه سرآغاز یک شعلۀ انقلابی واقعی و بزرگ خواهد بود. کمونیسم در امریکا قطعاً می تواند به سوی یک آیندۀ بزرگ پیشروی کند. ل. تروتسکی https://www.marxists.org/archive/trotsky/1932/xx/economy.htm |
||