برای وحدت کمونیستی در اسپانیا |
||
نامه ای به دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی (بلشویک) (۱) لئون تروتسکی آوریل ۱۹۳۱ برگردان: آرام نوبخت سرنوشت آتی انقلاب اسپانیا، تمام و کمال به این امر وابسته است که آیا طی ماه های آتی یک حزب کمونیست مقتدر و قادر به مبارزه شکل خواهد گرفت یا خیر. در شرایطی که انشقاق های کاذب از بیرون به جنبش تحمیل می شود، چنین چیزی قابل تحقق نیست. در سال ۱۹۱۷، حزب بلشویک تمامی جریان های همخون و نزدیک به خود را حول خویش متحد کرد. حزب ضمن آن که به دقت از وحدت صفوف و انضباط عمل پاسداری می کرد، در عین حال امکانی را برای بررسی گسترده و همه جانبۀ مشکلات پایه ای انقلاب فراهم آورد (شورای مارس، کنفرانس آوریل و دورۀ پیش از اکتبر). آیا پیشتاز پرولتاریای اسپانیا می تواند به اشکال و روش هایی دیگر دیدگاه هایش را تشریح کند و به صحّت و درستی خود اعتقادی راسخ پیدا کند تا مجالی بیاید که توده های مردم را به سوی توفان سرنوشتساز هدایت کند؟ همین واقعیت که- البته این را به عنوان یک مثال، گواه می آورم- حزب کمونیست وادار می شود در شرایط فعلی آندره نین را ضدّ انقلابی ارزیابی کند، به هیچ چیزی به جز سردرگمی عظیم، به خصوص در میان صفوف خود کمونیست ها نمی انجامد. حزب با سردرگمی ایدئولوژیک قادر به برخاستن نیست. شکست انقلاب اسپانیا که با اضمحلال و ضعف بیشتر کمونیست ها اجتناب ناپذیر می شود، تقریباً خود به خود به استقرار فاشیسم ناب به سبک موسولینی در اسپانیا منجر خواهد شد. نیازی نیست از این صحبت کنیم که چنین امری چه پیامدهایی برای کلّ اروپا و اتحاد جماهیر شوروی دربر خواهد داشت. از سوی دیگر، تغییر و تحول موفقیتآمیز انقلاب اسپانیا، تحت شرایط بحران جهانی که فرسنگ ها با پایان خود فاصله دارد، فرصت های عظیمی را خواهد گشود. وجود اختلافات ژرف بر سر یک سلسله از مسائل مرتبط با اتحاد جماهیر شوروی و جنبش کارگری جهانی، نباید سدّ راه تلاش صادقانه برای یک جبهۀ واحد در حوزۀ انقلاب اسپانیا شود. هنوز خیلی دیر نشده است! سیاستِ انشقاق های کاذب باید فوراً در اسپانیا متوقف شود. باید به سازمان های کمونیست اسپانیا توصیه کنیم- نه آن که دستور دهیم، بلکه دقیقاً توصیه کنیم- که در کوتاه ترین زمان ممکن فراخوان به تشکیل کنفرانس وحدت دهند. این کنفرانس باید تمامی اختلافات جزئی را مدّ نظر قرار دهد، آن هم با رعایت انضباط ضروری برای عمل، دستکم به اندازۀ آن درجه از آزادی انتقاد در سال ۱۹۱۷ برای جریان های مختلف بلشویم روسی، که خود از تجربه و ضریب سختی بالاتر و بیمانندی برخوردار بود. تردیدی نیست که اگر مقامات حزب رسمی اسپانیا، عدم تناسب میان ضعف خود از یک سو و وظایف عظیمشان از سوی دیگر را درک کنند و دست به تلاشی جدی برای وحدت صفوف کمونیست ها زنند، در آن صورت از حمایت کامل آن دسته انقلابیون کمونیستی برخودار خواهند شد که درحال حاضر به دلایلی که از آن آگاهید- دلایلی که نُه دهم آن ها در بیرون از شرایط انقلاب اسپانیا جای می گیرد- سازمان های مجزای خود را دارند. برای آن که مشکلاتی جانبی ایجاد نشود، من این طرح پیشنهادی خود را نه در مطبوعات که در نامۀ حاضر مطرح کردم. سیر رویدادها در اسپانیا- که تردیدی در آن نیست- هر روز ضرورت متحد کردن صفوف کمونیست ها را تأیید خواهد کرد. مسئولیت یک انشقاق، در مثال بالا، یک مسئولیت عظیم تاریخی خواهد بود. ۲۴ آوریل ۱۹۳۱ ل. تروتسکی (۱) نامۀ فوق را رفیق تروتسکی در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۳۱ به دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی (بلشویک) ارسال نمود. از آن جا که نامه هیچ پاسخی دریافت نکرد و سیاست کمینترن در اسپانیا همچنان بر همان مسیر سابق پیش می رود، نگارنده ضروری می داند که این نامه را علنی کند. https://www.marxists.org/archive/trotsky/1931/spain/spain02.htm برگرفته از «نشریۀ میلیتانت»:
|
||