سخنرانی به افتخار انترناسیونال کمونیست |
||
لئون تروتسکی ۷ نوامبر ۱۹۲۲ برگردان: آرام نوبخت رفقای هیئت نمایندگان اعزامی به کنگرۀ جهانی؛ مردان و زنان کارگر مسکو؛ سربازان ارتش سرخ، ملوانان سرخ، فرماندهان و کمیسرها! باری دیگر پشت دیوارهای مسکوی سرخ، ما به مهمان های گرامی خود، نمایندگان منتخب و برگزیدۀ طبقۀ کارگر جهان، درود می گوییم. اکنون پنج سال از باز شدن دروازه های مسکو به سوی هیئت های نمایندگان انقلاب پرولتری جهانی می گذرد. پنج سال مبارزه. پنج سال مشقت و فداکاری. پنج سال مبارزه برای حق وجود خود به عنوان یک حکومت کارگران و دهقانان. پنج سال یورش، ضربه و خیانت از سوی دشمن؛ پنج سال پشتیبانی برادرانه از سوی دوستان. و حتی امروز، در پنجمین سالگرد شوروی، ما تنها با یک قدرت اصلی روابطی عادی داریم: آلمان شکست خورده. تا به امروز همچنان به رسمیت شناخته نشده ایم. اما تاریخ ما را به رسمیت شناخته. خانوادۀ طبقۀ کارگر جهانی با شور و اشتیاق ما را پذیرفته و به فرزندی گرفته است. امروز این طبقه درودهای تحسین آمیز خود را که با زنجیرهای همبستگی به طور کامل چفت و بست شده است، به ما می فرستد. با تحقیق در میان صفوف شما، می توانیم به اطمینان به روزنامه نگاران، سیاستمداران و تمامی نمایندگان اردوگاه دیگر بگوییم: امروز با چشان آزمودۀ خود نگاهی به مسکوی سرخ بیاندازید. ببینید که آیا حتی شکافی بین قدرت شورایی، ارتش سرخ و توده های زحمتکش هست؟ همان شکافی که دشمنانمان مایلند به اندازۀ یک خلیج و دره، بزرگ کنند. پس از پنج سال مبارزه و رنج، حکومت شوروی و طبقۀ کارگر هرگز این گونه مانند امروز، در هماهنگی و توازن نبوده اند. آقایان سیاستمدار اردوگاه دیگر، اگر حکومت های شما ذره ای در قدرت رژیم شوروی تردید دارند، نگاهی به صفوف سلحشوران سرخ، کارگران و دهقانانی بیاندازند که امروز در میدان راهپیمایی می کنند. اگر آقایان سرمایه دار امید دارند که سرمایه داری در این کشور از نو متولد شود، ناامید خواهند شد. آن ها برای دیدن عصیان سرمایه داری در کشورمان، باید تا دومین ظهور مسیح صبر کنند. امروز باید نمایندگانی را که از پنجاه کشور از اقصی نقاط جهان به سوی ما آمده اند، خطاب قرار دهیم. نمایندگان زحمتکشان سراسر اروپا، امریکا، مردمان خاور، افریقا و استرالیا که همگی در این کنگره نمایندگی می شوند و چشمان آن، ارتش سرخ، به شما دوخته شده است، باید به آن ها بگوییم و با جشن امروز خود نشان دهیم که ما صرفاً صبورانه و با اطمینان منتظر خاتمۀ مبارزه برای رهایی زحمتکشان نیستیم، ما دست روی دست نگذاشته ایم. ما سازماندهی خود را در زمینۀ نظامی و غیرنظامی ارتقا داده ایم؛ ما به طور خستگی ناپذیری مسیر قلب های طبقۀ کارگر، نه تنها کارگران پیشرو که همین طور کارگرانی نادان، با آگاهی ضعیف طبقاتی و لگدمال شده را پیش گرفته ایم. بایستی به برادران و مهمان هایمان بگوییم: می دانیم که چه قدر مبارزه با اروپای سرمایه داری که تا دندان مسلح است دشوار است؛ می دانیم که شرایط شما در این مبارزه چیست و آماده ایم که زیر پرچم سرخ خود مقاومت کنیم، از دژ جمهوری شورایی محافظت کنیم؛ و به خوبی می دانیم که سیاست شما صحیح است و به پیروزی خواهد انجامید. هنور ساعات دشوار زیادی برای طبقۀ کارگر روسیه در پیش روست؛ وظایف بسیاری است که هنوز از سوی قدرت شوروی حل ناشده باقی مانده است؛ اما ما در مبارزه به صلح برای مدت های مدیدی دست یافته ایم، و همۀ ما تا آخرین نفر آماده ایم که برای درگیر شدن در کار صلح آمیز، ملزومات جنگی را کنار بگذاریم- تا بتوانیم جراحات شدید به جای مانده بر پیکر اقتصادی جمهوری شورایی را التیام ببخشیم. ما خواهان صلح بودیم، و امید داریم که در طول همین ماه، در مسکو کنفرانسی متشکل از دولت هایی که علیه ما وارد جنگ شده اند فراخوانده شود تا دربارۀ خلع سلاح بحث کنیم. هرجایی که همکاری برای تضمین صلح نیاز باشد، قدرت شوروی نخستین کسی خواهد بود که دست بلند خواهد کرد. اگر پاسخی صادقانه و بی ریا از سوی کسانی که دعوت به صلح می کنیم دریافت داریم، همۀ ما تا آخرین نفر با شادمانی در قلب خود ارتش مان را به یک دوم، یک سوم یا حتی یک دهم اندازۀ کنونی اش تقلیل خواهیم دارد. و در این میان بدون کنار گذاردن امید، صبر می کنیم که صلح متحقق شود. ما بدون آن که بگذاریم سلاح از دستان کارگران و دهقانان بلغزد، صبر می کنیم. ما شاهد بوده ایم که بسیاری از حکومت ها و وزرا تا جایی پیش رفته اند که از عرش اعلای خود، قدرت شوروی را چیزی زودگذر به حساب آورند، چیزی که از قلۀ یک موج تصادفی به درون تاریخی افتاده است. چندی پیش در ژنو وقتی نمایندگان ما پیشنهاد ایجاد روابط صلح آمیز و کاهش تسلیحات را مطرح کردند، لوید جورج، نمایندۀ سرمایه داری انگلستان، با غرور پاسخ داد: «بگذارید اول ببینیم شما چه نوع مسافرینی هستید، بعد شاید شما را سوار کشتی کنیم». او مدت ها به همین شکل به ما نگاه می کرد، تا بالأخره پایش به زمین گیرد کرد و خود به درون دریا افتاد. به همین دلیل است که می گویم: هنوز ساعات دشواری پیش روی ماست؛ ابرها بیش از یک بار بر فراز سر طبقۀ کارگر جمع خواهد شد، اما می دانیم که وقتی زمانش فرابرسد، این ابرها پراکنده خواهند شد. دو روز پیش از این جشن، مِه تمام مسکو را سفید کرده بود، اما تقویم شوروی درست کار می کند. ما اکنون پرچم های سرخی را می بینیم که این جا زیر یک آسمان آبی صاف به اهتزار درآمده اند. حتی خورشید هم در تعطیلی پنجمین سالگرد انقلاب اکتبر رخ نشان داده است. ما می دانیم که به زودی طلوع خورشیدِ درخشانِ برادری بشریت، کار صلح آمیز و فرهنگ برتر فراخواهد رسید. با این پیشبینی است که ما الهامی نوین می گیریم. ما پرچم خود را تسلیم نخواهیم کرد و جمهوری شوروی با اقتدار رشد خواهد کرد. به نام آن و به نام تمامی شرکت کنندگان در تظاهرات امروز، مایلم که به مهمان های خود با سرور یک دل و یک زبان و برادرانه تبریک بگویم. زنده باد! (در پایان سخنرانی رفیق تروتسکی، فریاد های خوشحالی هم چنان میدان سرخ را به لرزه درآورد؛ فریادهایی که به آن صدای کلیۀ یگان های نظامی و صفوف بیشمار تظاهرکنندگان پیوست!)
|
||