دوران باشکوه
لئون تروتسکی
ترجمه: آرام نوبخت
تزار و روحانیون -این اربابان سابق کرملین- هرگز به فکرشان هم خطور نمیکرد که روزی پشت دیوارهای کهنۀ خاکستریرنگ قصر، نمایندگان انقلابیترین بخش بشر معاصر گرد هم آیند. اما این اتفاق افتاده. در یکی از سالنهای «قصر عدالت»، جایی که هنوز هم اشباح رنگپریدۀ قوانین همایونی پرسه میزنند، درست در همین لحظه نمایندگان انترناسیونال سوم در جلسه هستند. حقیقتاً موش کور تاریخ درست زیر دیوارهای کرملین تونل خود را حفر کرده است.
این محیط دور و بر کنگرۀ کمونیست، صرفاً نمود بیرونی و تجسم مشهود تغییرات عظیمی است که طی ده یا دوازده سالِ گذشته در جهان رخ دادهاند.
در روزگار انترناسیونالهای دوم و سوم، روسیۀ تزاری دژ اصلی ارتجاع جهانی بود. در کنگرههای انترناسیونال سوسیالیست، مبارزان تبعیدی بودند که انقلاب روسیه را نمایندگی میکردند و در عوض اکثر رهبران فرصتطلبِ سوسیالیسم اروپایی به دیدۀ تحقیر و استهزا به آنان مینگریستند. بوروکراتهای پارلمانتاریست و سندیکالیست هیچ تردیدی نداشتند که بختِ روسیۀ نیمه آسیایی با بلای انقلاب بسته شده است؛ در حالی که اروپا به گذار تدریجی و بیدرد و مسالمتآمیز از سرمایهداری به سوسیالیسم اطمینان داشت.
اما در اوت ۱۹۱۴ تضادهای انباشتۀ امپریالیسم ردای «صلحآمیز» سرمایهداری را همراه با پارلمانتاریسم و «آزادی»های دیرینه و فحشای قانونی (خواه سیاسی یا غیره آن)، از هم درید. بشر از قلههای تمدن به قعر بربریت مهیب و توحش پرتاب شد.
با وجود آنکه تئوری مارکسیستی این فاجعۀ خونین را پیشبینی کرده بود، احزاب سوسیال دمکرات تماماً غافلگیر شدند. چشمانداز توسعۀ صلحآمیز دود شد و به هوا رفت. اینک رهبران فرصتطلب هیچ وظیفهای پیش روی خود نمیدیدند الا اینکه از تودههای زحمتکش بخواهند به دفاع از دولت سرمایهداری ملی خود برخیزند. روز ۴ اوت ۱۹۱۴ انترناسیونال دوم با خفت معدوم شد.
از همان لحظه تمام میراثداران حقیقی مارکسیسم وظیفۀ ساخت یک انترناسیونال جدید را پیش روی خود گذاشتند. انترناسیونالی برای مبارزۀ بیچون و چرا علیه جامعۀ سرمایهداری. جنگی که امپریالیسم افسارش را رها کرده بود، توازان کل سرمایهداری جهانی را برهم زد. تمام مسائل در قامت مسائل انقلابی ظاهر شدند. دستوپا چلفتیهای انقلابی قدیم هر هنری در چنته داشتند به کار گرفتند تا توازن امیدهای قدیمی و دروغهای قدیمی و سازمانهای قدیمی را حفظ کنند. اما راه به جایی نبردند. جنگ، نه برای نخستین بار در تاریخ، نشان داد که مادر انقلاب است. جنگ امپریالیستی یک انقلاب پرولتری را زایید.
افتخار برداشتن این اولین قدم متعلق است به طبقۀ کارگر روس و حزب کمونیستِ کهنهسرباز و زخمخوردۀ جنگ. پرولتاریای روس با انقلاب نوامبر خود نه فقط دروازههای کرملین را به روی نمایندگان پرولتاریای بینالمللی گشود، بلکه سنگ بنای ایجاد انترناسیونال سوم را گذاشت.
انقلابهای آلمان و اتریش و مجارستان، موج توفندۀ حکومت شورایی و جنگ داخلی که به سراسر اروپا کشید و با شهات کارل لیبکنشت و رزا لوکزامبورگ و هزاران قهرمان بینام و نشان به اوج رسیده، همگی نشان دادهاند که مسیر اروپا چیزی جدای از مسیر روسیه نیست. این وحدت در روش مبارزه برای سوسیالیسم که در عمل آشکار شده، بنیان ایدهآلی برای ایجاد یک انترناسیونال کمونیست بوده و در عین حال تعویق در کنگرۀ کمونیست را ناممکن کرده است.
در این لحظه که کنگره پشت دیوارهای کرملین در جریان است، ما شاهد و شرکتکنندۀ یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ هستیم.
طبقۀ کارگر کل دنیا، رسوخناپذیرترین دژ دشمن یعنی امپراتوری سابق تزار را از دستش در آورده و اکنون با داشتن این سنگر در حال متحد کردن نیروهای خود برای نبرد سرنوشتساز نهایی است.
هیچ لذتی بالاتر از زیستن و رزمیدن در چنین دورانی نیست!
مه ۱۹۱۹
برگرفته از سایت «گرایش بلشویک-لنینیستهای ایران»