کليسا، برای مبارزه با سوسيا ل دمکراسی، دو وسيله در دست دارد. در جايی که مانند کشور ما (لهستان) جنبش کارگری شروع به شناساندن خود کرده است و طبقات دارنده هنوز اميدوارند که آنرا نابود کنند، روحانيت با موعظه های تهديد آميز، تهمت زدن به کارگران و محکوم کردن « آزمندی» آنان، عليه سوسيا ليستها مبارزه می کند. اما در کشورهايی که آزادی های سياسی بدست آمده حزب کارگران نيرومند است، مانند آلمان، فرانسه و هلند، روحانيت در جستجوی وسا ئل ديگری است. در اين کشورها، روحاينت مقصود واقعی اش را پنهان می کند و ديگر نه مانند يک دشمن آشکار، بلکه همچون دوستی مصنوعی، با کارگران روبرو می شود.
بدين ترتيب کشيشانی را مي بينيد که کارگران را سازمان می دهند و اتحاديه های کارگری «مسيحی» بوجود می آورند. آنها از اين راه سعی دارند ماهی را با تور خويش بگيرند، کارگران را به درون اين اتحاديه های تقلبی بدام بياندازند. جايی که آنان تحقير را می آموزند، بر خلاف سازمان سوسيا ل دموکراسی که مبارزه و دفاع در برابر بد رفتاری را مورد توجه قرار می دهد. وقتی سرانجام دولت تزاری زير فشارهای پرولتاريای انقلابی لهستان و روسيه سقوط کند، و زمانی که آزادی سياسی در کشور ما بوجود آيد، خواهيم ديد که همين سر اسقف وابسته به پاپ و همين اداره کنندگان کليسا که امروز در برابر مبارزان به غرش در آمده اند، ناگهان سازمان دادن کارگران را بصورت اتحاديه های مسيحی و «ملی» شروع می کنند تا آنان را از مسيرشان منحرف سازند. هم اکنون در آغاز اين فعاليت زيرزمينی با عنوان «دمکراسی ملی» هستيم که همکاری آينده با کشيشان را تضمين می کند و امروز آنان را ياری می دهد تا سوسيا ل دموکرات ها را بباد تهمت بگيرند.
بنابراين کارگران بايد از اين خطر آگاه باشند – تا آنکه بخود اجازه ندهند در فرادی
انقلاب، مجذوب کلما ت شيرين آنهايی شوند که امروز از بلندی منبر، جرات می کنند
از دولت تزاری که کارگران را می کشد، از دستگاه سرکوبگر سرمايه، که علت اصلی تنگدستی
پرولتاريا است، دفاع کنند. برای کارگران ضرورت دارد که به منظور دفاع از خود در
برابر مخالفت روحانيت در زمان حاضر و در طی انقلاب و در برابر دوستی دروغين فردای
آنان و بعد از انقلاب، خود را در حزب سوسيا ل دموکرات سازمان دهند. و اين پاسخی
است به تمامی حمله های روحانيت : سوسيا ل دمکراسی به هيچ طريق با عقايد مذهبی مبارزه
نمی کند. بعکس خواهان آزادی کامل وجدان برای هر فرد و گسترده ترين مدارای ممکن
برای ايمان و عيقده است. اما از لحظه ای که کشيشان منبر را به عنوان وسيله ای برای
مبارزه سياسی عليه طبقات زحمتکش بکار گيرند، کارگران بايد در برابر دشمنان حقوق
و آزادی شان به نبرد برخيزند چرا که مدافع استثمارکنندگان و کسی که به طولانی شدن
رژيم فلاکت آ ور حاضر ياری می رساند، دشمن خونين پرولتارياست، خواه در خرقه کشيش
و خواه در لباس پليس.
تنها واقعيت يافتن فعاليت آگاهانه و منظم اجتماعی و اقتصادی توده هاست که به نابودی کامل تعصبات مذهبی منجر خواهد شد. هدف دگرانديشان و روشنگران بايد که تا جا ئی ممکن پيوندهای بين طبقات بهره کش و سازما ن و سازمان تبليغات مذهبی را نابود کنند و در عين حال، با سازماندهی وسيع تبليغات علمی – آموزشی و ضد مذهبی به توده های زحمتکش کمک کرده تا ذهن خود را به راستی از قيد تعصبات مذهبی برهانند. با اين همه، کاملا ضروری است که از ا هانت کردن به عواطف مذهبی افراد، که تنها به تشديد تعصبات مذهبی منجر می گردد، خودداری شود.
برگزيده از سايت http://www.javaan.net